سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سرزمین من
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

گلپایگان شهری با جاذبه‌های بسیار گردشگری است. اگر خواستید یک تور تاریخی و طبیعی بروید، به این شهر مرکزی ایران سفر کنید.

نامش را حتما زیاد شنیده‌اید، هر وقت سری به کباب‌خانه می‌زنید یا در سوپرمارکت‌ها به دنبال ماست یا پنیر می‌گردید. مشاهیر زیادی هم هستند که ادامه نام خانوادگی‌شان نام این شهر را یدک می‌کشد. شهری که شاید خیلی‌ها ندانند دقیقا کجا قرار دارد یا در کدام استان می‌شود؛ اما همه می‌دانند که آب و هوای خوبی دارد و خوردنی‌هایش حسابی خوشمزه‌اند!

گلپایگان شهری که از جنوبی‌ترین تا شمالی‌ترین شهر ایران نمی‌توان نامش را پشت شیشه‌های مغازه‌های کبابی و لبنی پیدا نکرد. می‌توان گفت در مرکزی‌ترین نقطه ایران در استان اصفهان واقع است. گلپایگان دشتی است که با کوه‌های زیادی که سراسر آن را پوشانده‌اند، احاطه شده است و روستاهای سرسبز اطراف تفریحگاه های طبیعی برای اهالی شهرند.

وارد شهر که می‌شوی، وقت از مردم شهر برای مکان‌های دیدنی می‌پرسی، اولین جایی که معرفی می‌کنند، "کوچری” است. کوچری نام روستای گردشگری گلپایگان است که زیبایی های طبیعی منطقه به شکلی در آن جمع‌اند.

طبیعت روستای گردشگری کوچری

بالای کوچری سد خاکی گلپایگان قرار دارد که آب شهرهای اطراف هم از این سد تامین میشود و رودی از این روستا به سمت شهر روان است. در یکی دو سال اخیر با قصد تاسیس یک صد دیگر که گویا یکی دو سال دیگر آغاز به کار می‌کند، ویلا سازی در حوالی این مسیر سرسبز که این روزهای بهاری تمام درختان مسیر را شکوفه پوش کرده است، بسیار دیده می‌شود. ویلاهایی با رنگ‌های متنوع و سقف‌های شیروانی که در این محوطه بزرگ سبز یکپارچه، سر از خاک بیرون آورده‌اند و زیبا شده‌اند.

آبی که در مسیر کوچری تا شهر گلپایگان روان است، این سال‌ها وارد زمین‌های کشاورزی می‌شود اما تا چندی پیش که آب‌سالی بود، ادامه همین رود که رودی قدیمی و خروشان مانند زاینده‌رود است از وسط شهر گلپایگان عبور می‌کرد. البته هنوز جای رودخانه برپاست و پارک ساحلی هم کار می‌کند تا دوباره آب صفای خود را به شهر بازگرداند.

رودخانه‌ای که از وسط شهر گلپایگان می‌گذرد در یک عکس قدیمی

دامداری و کشاورزی در کنار کار اداری، از مشاغل مردم این منطقه است. خیلی از خانواده‌ها گرچه در ادارات کار می‌کنند اما کار کشاورزی و دامداری را کنار نگذاشته‌اند و با مشارکت همه اعضای خانواده به باغ و حیوان‌هاشان هم رسیدگی می‌کنند. در همین مسیر البته گله‌های بزرگ گوسفندان هم گه گاه عبور می‌کنند و شیری که از آن لبنیات گلپایگان تولید و به سراسر کشور ارسال می‌شود در همین ییلاق‌ها تولید می‌شود. در هر کدام از روستاها ایستگاه‌های جمع‌آوری شیر وجود دارد و در همین ایستگاه‌ها شیر از مردم خریداری می‌شود و به کارخانه پنیر و لبنیات برده می‌شود.

مسیری سرسبز که تا چشم کار می‌کند شکوفه و درخت و باغ است، به این سادگی‌ها به پایان نمی‌رسد و با خودرو یک ساعت و نیم هم که بروی باز این مسیر سرسبز و زیبا ادامه دارد.

این زیبایی اما تنها جاذبه گردشگری گلپایگان نیست، گلپایگان شهری با قدمت تاریخی است که در آن بناهای تاریخی زیادی دیده می‌شود. این مکان‌ها را می‌توان از "مناره سلجوقی” که دقیقا در وسط شهر قرار دارد تا "موزه هایی در باد” که بی توجهی به آن، آه را از نهاد هر گلپایگانی و گردشگری که به مراجعه می‌کند در می‌آورد.

اول از "قلعه تاریخی گوگد” باید گفت. این قلعه سال‌ها مانند دیگر قلعه‌هایی که در محدوده شهرستان گلپایگان کم نیستند، به صورت مخروبه‌ای باقی مانده بود تا اینکه یک شرکت خصوصی آن را بازسازی کرد و این قلعه احیا شد.

در سرتاسر فضای این قلعه اشیا تاریخی که مربوط به شهرستان گلپایگان است چیده شده است و از ظروف تاریخی گرفته تا ابزارهای قدیمی کشاورزی و انواع کوزه در آن دیده می‌شود. این مکان اکنون یک هتل است و در فضای آن هم کافی شاپ و چایخانه سنتی قرار دارد و محوطه ارگ هم با میزها و نیمکت ها میزبان گردشگران است.

بازار، مناره و مسجد جامع گلپایگان مکان‌های تاریخی با معماری شگفت‌انگیزی هستند. مناره متعلق به دوران سلجوقیان است و از سراسر شهر می‌توان آن را دید.

مسجد جامع تاریخی گلپایگان

اما موزه ای در باد!
مردم محلی می‌گویند سال‌ها می‌شود که آنها منتظرند تا کسی فکری به حال این منطقه بکند. جایی که چندی پیش "داریوش ارجمند” برنامه‌ای را با همین عنوان در این منطقه ضبط کرد و چند باری هم از شبکه چهارم سیما پخش شد اما کسی هنوز هم فکری به حال آن نکرده است

این سنگ نگاره‌های گلپایگان در مکانی قرار دارد که مردم آن را "تنگ غرقاب” می‌نامند و به تیمره هم از آن نام می‌برند. این سنگ‌های بی‌نظیر دارای نقوشی از شکار هستند که همین‌طور در باد رها شده‌اند! و هیچ کس از آنها مراقبت نمی‌کند. گرچه هر از چند گاهی گزارش‌های خبری از این مکان در تلویزیون پخش می‌شود اما مردم محل می گویند که هیچ اتفاق مثبتی نمی افتد و اخیرا لوله کشی‌های انتقال آب هم از این مکان رد شده است.

تیمره، موزه‌هایی در باد، گلپایگان

 
کاروان‌سرا و کبوترخانه قدیمی در حوالی این شهر زیاد است. اما کاروان‌سرایی که در نزدیکی روستای "دُر” قرار دارد، جالب‌تر است. این کاروانسرای قدیمی هنوز تخریب نشده، البته هنوز هم احیا نشده اشت.

داخل کاروان‌سرای قدیمی عده‌ای آتش روشن کرده‌اند و با هم "چای آتشی” می‌خورند و بازدیدکنندگان هم از پله‌های این مسیر بالا و پایی میروند تا این فضای تاریخی را ببینند.

داخل شهر گلپایگان دو امام‌زاده هست که مردم شهر ارادت ویژه‌ای به این دو بقعه دارند. امامزادگان هفده‌تن و سید‌السادات از امامزاده‌های این شهر هستند. این شهر تاریخی یک سقاخانه قدیمی حضرت اباالفضل (ع) دارد که مردم این شهر ارادت ویژه‌ای به آن دارند و می‌گویند این سقاخانه دعاها را برآورده می‌کند.

منبع: برنا




موضوع مطلب : ایرانگردی

          
پنج شنبه 90 اردیبهشت 8 :: 8:49 صبح


 

 نخستین وظیفه بعد از ازدواج  (برگرفته از تبیان )

لازم است زن و شوهر در آغاز زندگى یکدیگر را بشناسند، با طرز تفکر، اخلاق، خواسته ها، تمایلات و توان جسمى هم آشنا شوند، از نقاط ضعف و قوت یک دیگر آگاهى یابند و این شناخت هم به منظور تحکیم بنیاد زناشویى و دست یابى به راه هاى تنظیم زندگى، تعدیل خواسته ها و حداکثر استفاده کردن از امکانات موجود باشد، نه به قصد عیب جویى و کشف نقاط ضعف شخص مقابل.


ازدواج

 اگر با بینش مناسب در صدد شناخت یک دیگر برآمدند و در هم دیگر نقطه ضعفى یافتند، هرگز سر و صدا راه نمى اندازند، بلکه سعى مى کنند وضع موجود را اصلاح نمایند. نقطه ضعف، از دو حال خارج نیست: یا نقص جسمانى است و یا اخلاقى و روانى.

 اگر نقص جسمانیِ قابل اصلاح است، که در این صورت باید در صدد چاره برآیند و از طریق معمول، آن را اصلاح نمایند. چنان چه نقص جسمانیِ غیر قابل اصلاح باشد، در این صورت باید زندگى خود را با وضع موجود، تطبیق دهند و تا پایان عمر با هم زندگى کنند. و اما اگر نقص اخلاقى و روانى است، در این صورت با خیرخواهى و تفاهم، در صدد اصلاح آن برآیند، و اگر با بردبارى و مهربانى عمل نمایند غالباً اصلاح و حداقل تعدیل خواهد شد و اگر در اصلاح عیب اخلاقى توفیق نیافتند، باز هم به صلاح آن هاست که با گذشت و اغماض، آن را نادیده بگیرند و خود را با وضع موجود تطبیق دهند. مرد اگر نقصى در همسرش مى بیند و احساس مى کند که قابل اصلاح نیست، همسرش را با همان نقص بپذیرد و تصمیم بگیرد هر طور شده با او زندگى کند. مثلاً، اگر همسرش عصبانى است اسباب عصبانیت او را فراهم نسازد و اگر عصبانى شد بردبارى و گذشت نشان بدهد.

 اگر زود رنج است سعى کند وسیله رنجش او را فراهم نسازد و اگر رنجیده شد از او دل جویى کند. اگر در زندگى نامنظم است و تأکیدات و توصیه ها هم در او کارسازنیست، با گذشت و فداکارى، خود را با وضع موجود تطبیق دهد و مقدارى را نادیده بگیرد و بعضى ها را هم خودش منظم سازد. 

شناخت باید به قصد اصلاح، خیرخواهى و استوار ساختن بنیاد خانواده صورت گیرد، نه به منظور بهانه گیرى، عیب جویى و اشکال تراشى.

 

به هر حال زن و شوهر باید توجه داشته باشند که جز معصوم (ع)، هیچ کسى بى عیب و نقص نیست، نهایت این که هر انسانى عیب یا عیوب خاصى دارد و دیگرى عیب هایى دیگر. انسان باید فکر کند مگر خودش بى عیب است که از همسرش انتظار دارد کاملاً بى عیب باشد. البته بیش ترِ عیب ها قابل اغماضند و مى شود با تحمل آن ها، خوش و خرم زندگى نمود. حیف نیست انسان با مشاهده یک عیب کوچک، زندگى را بر خود و همسرش تلخ و ناگوار سازد؟!

به هر حال مهم ترین وظیفه زن و شوهر در آغاز زندگى، شناخت یک دیگر و در مرحله بعدى، فراگرفتن آیین همسردارى است. فکر نکنید که همسردارى کار ساده اى است، بلکه فن بسیار ظریف و حساسى است که نیاز به علم و آگاهى دارد.

همسر

زن و شوهر باید در آغاز زندگى، فن همسردارى را بیاموزند و به مرحله عمل در آورند و اگر در این باره کوتاهى کنند، عواقب سوء آن را در آینده اى نزدیک مشاهده خواهند کرد. در آن زمان دیگر اصلاح، دشوار و چه بسا غیر ممکن خواهد بود.

لازم است یادآور شوم که دوران اول ازدواج، یعنى دو سه سال اول زندگى زناشویى، دوران بسیار حساس و مهم و در واقع خطرناک است; زیرا دختر و پسرى که زندگى جدید را آغاز مى کنند قبلاً براى همسردارى آماده نشده بودند. به این دلیل، برخورد آن ها غالباً حساب شده نیست، ناچارند آیین همسردارى را به وسیله تجربه و در طول سال هاى متمادى فراگیرند، و به تدریج خودشان را تعدیل کنند و با شرایط جدید تطبیق دهند. چون خام و بى تجربه اند ممکن است دست به اقدام خطرناکى بزنند و بنیاد خانواده را در معرض انحلال قرار دهند. چه بسیارند افرادى که در اثر عجله و لج بازیِ بى دلیل در سال هاى اول زندگى، بنیاد ازدواج خود را متلاشى نموده اند، در صورتى که اگر مقدارى صبر و بردبارى به خرج مى دادند، مى توانستند با تحمل هم زندگى را ادامه دهند.

 

بنابراین، به عروس و دامادهاى جوان توصیه مى کنم که دردوران اول ازدواج، صبر و عاقبت اندیشى بیش ترى از خود نشان دهند و تعادل اعصاب خویش را حفظ کنند و از هر گونه اقدام تندى جداً اجتناب نمایند و سعى کنند مشکلاتشان را با تفاهم و انصاف حل و فصل نمایند.




موضوع مطلب : گوناگون

          
چهارشنبه 90 اردیبهشت 7 :: 9:45 صبح

 روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد. او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است.

قورباغه به او گفت : اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم .

زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت : "متشکرم” ولی من یادم رفت بگویم شرایطی برای آرزوهایت هست؛ هر آرزویی داشته باشی شوهرت 10 برابر آن را میگیرد.

زن گفت : اشکال ندارد! زن برای اولین آرزویش میخواست که زیباترین زن دنیا شود!

قورباغه اخطار داد که شما متوجه هستید با این آرزو شوهر شما نیز جذابترین مرد دنیا می شود و تمام زنان به او جذب خواهند شد؟

زن جواب داد : اشکالی ندارد من زیباترین زن جهان خواهم شد و او فقط به من نگاه میکند!

بنابراین اجی مجی ……. و او زیباترین زن جهان شد!

برای آرزوی دوم خود، زن میخواست که ثروتمندترین زن جهان باشد!

قورباغه گفت : این طوری شوهرت ثروتمندترین مرد جهان خواهد شد و او 10 برابر از تو ثروتمندتر می شود.

زن گفت اشکالی ندارد! چون هرچه من دارم مال اوست و هرچه او دارد مال من است …

بنابراین اجی مجی ……. و او ثروتمندترین زن جهان شد!

سپس قورباغه از آرزوی سوم زن سوال کرد و او جواب داد :

من دوست دارم که یک سکته قلبی خفیف بگیرم و شوهرم…!!!

نتیجه داستان :
زنان زرنگ هستند بنابراین با آنها در نیفتید !

قابل توجه خانمها :
همین جا توقف کنید و همچنان حس خوبی داشته باشید !!!
.
.
.
.
.
.

قابل توجه آقایان :
مرد سکته قلبی، 10 برابر خفیف تر از زن خود را گرفت !

نتیجه داستان :
نکته : اگر شما زن هستید و همچنان در حال خواندن هستید فقط این را میرساند که زن ها هیچ وقت حرف آدم را گوش نمی دهند.

با نهایت احترام به خانمهای محترم یه وقت سوءتفاهم  نشود




موضوع مطلب : طنز

          
دوشنبه 90 اردیبهشت 5 :: 1:10 عصر
<   1   2   3   
پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 32
  • بازدید دیروز: 41
  • کل بازدیدها: 193102
امکانات جانبی