سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سرزمین من
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

 

 


عشق اصیل و حقیقی و به قول قرآن «مودت» و «رحمت» لازمه آغاز و استمرار زندگی خانوادگی و مایه نشاط جسمی و عاطفی و روحی است. اگر زن و مرد، پروانه های شمع عشق باشند، زیباترین زندگی را به تصویر می کشند اما برخی عشق در زندگی را با دوستی ها خیابانی ... اشتباه گرفته اند، عشق مافوق نیازهای جسمی و مادی است زیرا نیاز مادی و شهوانی، چیزی جز یک نیاز موقت بدنی نیست که به مجرد تخیله انرژی فشرده جنسی به پایان می رسد. اما شور عشق همیشه باقی است.


 

 

دوستی و ازدواج

به اعتراف دانشمندان اروپایی در جوامع آزاد که جاذبه های ظاهری و شوق جنسی حاکم است، عشق اولین قربانی است. دراین صورت، عشق های برخاسته از نهاد و درون به افسانه تبدیل شده جز مدعیان دروغین کسی یافت نمی شود زیرا پسری که هر روز با دختری می گردد و هر دم که نگاه می کند عده ای را در حال جلوه گری می بیند دیگر تنوع طلبی در او حاکم شده و از عشق به دور است. جوانی که دنبال چشم چرانی است و در کوی و خیابان و بیابان ... دل به عشق بازی این و آن سپرده است، آیا چیزی جز شهوت و هوس می داند؟

استاد مطهری می گوید: «در مورد غریز جنسی و برخی غرایز دیگر، برداشتن قیود در عشق به مفهوم واقعی را می میراند و طبیعت را هرزه و بی بند و بار می کند، در این مورد هر چه عرضه بیش تر گردد هوس و میل به تنوع افزایش می یابد».

«موریس مترلینگ» می گوید: «عشق در تمامی موجودات وجود دارد، ولی درک آن تابع شرایطی است که تا آن شرایط جور نشود امکان آن وجود ندارد ... بعضی آن را منحرف می کنند و ندانسته به صورت تمتع از لذت، مصرف می نمایند و هیچ از حقیقت آن برخودار نمی شوند».

آری! هر که خود را رایگان و ارزان به این و آن بفروشد، معلوم می شود از بازار قیمت انسان بی خبر است. هر کسی هم که زود عاشق شود و مرتب معشوق عوض کند، معلوم است که عشق را به بازی گرفته یا خودش بازیچه هوس شده است. بازی گری و بازیچه بودن، هر دو مایه شرمساری است. باید درباره مرز میان عشق و هوس بیش تر اندیشید.

 

«کارن هرنای» می گوید: «فرق بین عشق و نیاز به جلب محبت آن است که درعشق احساس دوستی و محبت بر همه چیز مقدم است. در حالی که در نیاز عصبی به جلب محبت، همواره نیاز به رفع تشویش درونی مقدماست. بسیاری از این نوع روابط بین انسان ها گرچه اساسش سودجویانه است. مع ذالک ماسک عشق و دل بستگی به چهره می زنند ... به همین جهت یکی از مشخصات عشق حقیقی، پایدار بودن احساس محبت می باشد».

بنابراین عشق جنسی و دوستی های خیابانی که با تشرح غدد جنسی آغاز و با ارضای زودگذر جسمانی پایان می یابد، نابودکننده عشق حقیقی و واقعی است. و عشق اصلی را به افسانه تبدیل می کند.

جوانی که با نامه و یا sms های «فدایت شوم» و «برایت می میرم» و «اگر تو نباشی من هیچم» و «دوستت دارم» خود را می بازد و همچون پر کاهی به این سو و آن در حرکت است، همیشه در حال هیجانات روحی و التهاب جنسی به سر می برد خصوصا برای جوانانی که زمینه ارضاء غرائز جنسی فراهم نیست، این گونه افراد به شدت دچار کم خوابی، بی اشتهایی و عصبانیت هستند و به دنبال آن به شدت دچار بیماری های جسمانی می شوند.

روانشناسان بر این عقیده اند که امراضی از قبیل زخم معده، کمبود ویتامین ها، رماتیسم، و بیماری های روانی و اعصاب و ... از هیجان و التهاب سرچشمه می گیرد،

«ویل کارنگی» به نقل از دکتری می گوید: «آنچه می خورید، باعث زخم معده نمی شود، بلکه آن چه که شما را می خورد (هیجان) موجب پیدایش این زخم می شود».

عشق در تمامی موجودات وجود دارد، ولی درک آن تابع شرایطی است که تا آن شرایط جور نشود امکان آن وجود ندارد ... بعضی آن را منحرف می کنند و ندانسته به صورت تمتع از لذت، مصرف می نمایند و هیچ از حقیقت آن برخودار نمی شوند

استاد مطهری می گوید: «(این نوع روابط) هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد ... با توجه به این که روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیی روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می گیرد. هیچ فردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس (و رفاقت های هوس آلود» سیر نمی شود. تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه مقرون به نوعی احساس محرومیت و دست نیافتن به آرزوها و به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد که امروزه در دنیای غرب بسیار به چشم می خورد.»

هرگونه ارتباط و دوستی دختر و پسر تا زمانیکه نامحرم هستند از دیدگاه شرع ممنوع است. از مراجع عظام پرسیده شده است که «نامه نگاری با نامحرم و طرح مسائل عشقی یا شهوانی در نامه و ... چه حکمی دارد؟

فرموده اند: جایز نیست و از هر کاری که موجب مفسده است اجتناب شود. این گونه روابط خلاف تقوا و ایمان و معنویت را نابود می کند. علی(ع) فرمود: «لا یجتمع الشهوة و الحکمة؛ شهوت و حکمت و در جای دیگر تصریح کرد که «قرین الشهوة مریض النفس معلول العقل؛ کسی که با شهوت همراه شود جان و عقلش بیمار می شود».

استاد مطهری می نویسد: «جوانی که از دیدن رویی زیبا و مویی مجعد به خود می لرزد و از لمس دستی ظریف به خود می پیچد، باید بداند جز جریان مادی جوانی در کار نیست. این گونه عشق ها به سرعت می آید و به سرعت می رود، قابل اعتماد و توصیه نیست، خطرناک و فضیلت کُش است تنها با کمک عفاف و تقوا و تسلیم نشدن در برابر آن است که آدمی سود می برد ... ».




موضوع مطلب :

          
سه شنبه 90 فروردین 23 :: 9:55 صبح


مقدمه : مردها می توانند به روش های گوناگون و بی آنکه زحمت فراوانی به خود بدهند توجه همسرانشان را جلب کنند و به بار عاطفی زندگی زناشویی خود بیفزایند. اغلب مردها این را می دانند اما زحمت آن را به خود نمی دهند .

 

زن برای اینکه احساس کند شوهرش او را دوست دارد، باید از ناحیه ی همسرش بارها مورد محبت قرار گیرد. یک یا دو بار ابراز محبت هر اندازه هم که مهم باشد نمی تواند برای زن رضایت بخش باشد.

 


 

 

زن از نظر روحی و عاطفی احتیاج به توجه و محبت دارد. مردان با انجام کارهای کوچک و جزیی می توانند این نیاز را برآورده کنند . اگر زن مورد مهر و محبت بیشتری قرار بگیرد نسبت به شوهرش نیز محبت بیشتری می کند و در نتیجه خود را موجودی قدرتمند و موثر می بیند، زیرا عشق و علاقه و توجهی را که به آن احتیاج دارد دریافت می کند. در این شرایط زن و شوهر هر دو به خواسته های خود می رسند و از زندگی راضی خواهند بود.زیرا این چرخه تکرار می شود و مردی که احساس مردانگی اش تامین شود از همسر خود حمایت بیشتری کرده و به آن محبت بیشتری می کند.

 

علاقه همسر

 

اقداماتی که مردان می توانند برای جلب علاقه همسرانشان از آن بهره گیرند عبارتند از:

* وقتی به خانه بر می گردید قبل ازهر کار او را بیابید. در اولین زمان ممکن از او درباره ی کارهایی که در طی روز انجام داده سوال بپرسید مثلاً بپرسید آیا امروز به پزشکی که قرار بود مراجعه کنی رفتی؟

*مدت بیست دقیقه را با او صرف کنید؛ در این زمان خاص از خواندن روزنامه و یا انجام کارهایی که حواستان را به آنمعطوف کند خودداری کنید.

* به مناسبت های ویژه و گه گاه بدون دلیل مشخص به او شاخه گلی هدیه کنید.

* از حال چهره و طرز لباس پوشیدنش تعریف کنید.

*اگر ناراحت است به احساساتش بها دهید.

* اگر می بینید دیر به منزل می رسید به او تلفن کنید و دیر آمدنتان را به او اطلاع دهید.

* اگر احساساتش جریحه دار شده با او همدردی کنید. به او بگویید متاسفم که ناراحت هستی ، بگذارید بداند که حال او را درک می کنید.

" تو را دوست دارم را هرگز فراموش نکنید".

* در حضور دیگران به او محبت کنید.

نظافت را در منزل رعایت کنید.

* در کیف خود عکسی از او نگهداری کنید و گه گاه این عکس را با عکس دیگری از او عوض کنید.

*در کارها از او نظر خواهی کنید.

* در مناسبتهای ویژه مانند سال روز تولد- ازدواج و ... برای او مطلبی بنویسید.

 

 راه های  شاد کردن خانم ها

 

در این بخش خلاصه ای از راه هایی که می توان با تکیه کردن بر آن ها همسرتان را شاد کنید ذکر می کنیم:

1. زن ها دوست ندارند میهمان نا خوانده داشته باشند. بنابراین به آن ها وقت کافی بدهید تا آماده شوند. آمادگی آن ها برای پذیرایی امری حیاتی است.

2. از همسر خود سوال کنید که چه کاری می توانید برایش انجام دهید؟

3. وقتی از شما خطایی سر می زند اظهار تاسف کنید. وقتی هم که تقصیر از شما نیست بازهم اظهار تاسف کنید، اما تقصیر را گردن خود نیندازید.

4. از تلاش های همسرتان در هر حالی قدردانی کنید  و ببینید این تشکر تا چه حد مفید واقع خواهد شد.

5. بدانید زمانی که همسرتان از سردرد شکایت می کند، به احتمال زیاد چاره درد او قرص مسکن نیست ، بلکه یک لبخند محبت آمیز از سوی شما برای او بهترین درمان است.

6. به جای هدایای گرانبها وقت خود را در اختیار همسرتان قرار دهید، نشان دهید به او توجه دارید حتی پس از یک روز کاری سخت.

اگر زن مورد مهر و محبت بیشتری قرار بگیرد نسبت به شوهرش نیز محبت بیشتری می کند و در نتیجه مرد تدریجا خود را موجودی قدرتمند و موثر می بیند.

 

7. هرگز با همسرتان نجنگید، چون امکان برنده شدن شما خیلی کم است در عوض از قلم برای نوشتن آن چه در ذهن دارید استفاده کنید.

8. خسیس نباشید و در ستایش همسر خود دست و دلبازی کنید. اما به یاد داشته باشید که در هیچ موردی مبالغه نکنید. باید همسرتان استحقاق تعریف و تمجید را داشته باشد و گرنه ممکن است نتیجه خوبی ندهد.

9. بخش عمده ی نگرانی خانم ها از این است که مبادا چیزی رابطه آن ها را با مردشان مورد تهدید قرار دهد . سعی کنید کاری نکنید تا این اتفاق بیفتد.

10. سلام و خداحافظی و ... برای خانم ها اهمیت ویژه ای دارد. ( صبح بخیر و شب بخیر بگویید سلام و خداحافظی کنید).

11. جشن گرفتن بعضی ایام و مناسبت ها ی ویژه یکی از راه هایی است که زن ها احساس خوشبختی بیشتری می کنند.

12. همسر خود را تشویق کنید و کمک کنید تا استعدادهای پنهانی او شکوفا شود.

13. زیباترین واژه در دنیا متشکرم است؛ پس از این کلمه¬ی زیبا استفاده کنید.

 




موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 90 فروردین 18 :: 10:38 صبح

به سمت شلمچه میرفتم .همین طور که  خیابونای خرمشهر رو طی میکردم  صحن مسقف بزرگی با چهار تا گنبد طلایی زیبا در چهار گوشه اش توجه ام رو به خودش جلب کرد با توجه به موقعیت منطقه حدس می زدم اینجا باید گلزار شهدای خرمشهر یا همون  جنت آباد باشه .اگه کتاب "دا" را خوانده باشی وقتی میگم جنت آباد تا آخرش رو میخونی و میفهمی میخوام چی بگم . هر کاری کردم دیدم نمی توانم رد بشم  .  از ماشین پیاده شد م وارد جنت آباد شد م آرام بود و بی صدا و خلوت .   دوتا کارگر شهرداری در گوشه ای داشتند صبحانه می خوردند اما من در میان این سکوت و آرامش ،روزهایی رو می دیدم که سیده زهرا در کتاب دا وصفش رو گفته بود همه جا رو پر از صدای  شیون و زاری مادران عزیز از دست داده می دید م اجساد پاره پاره ی شهدا یی رو می دیدم که برا ی تدفین در نوبت شست و شو بودند شیر زنانی رو می دیدم که همچون شیر زن کربلا مقاوم و نستوه ایستاده ا ند و هر از چند گاهی غرش جنگنده هایی که آرامش نداشته شهر رو بهم میریختند . عبداله و حسین رو می دیدم که به یاری ساکنان جنت آباد آمده بودند .قبل از هرچیزی در میان قبور مطهر شهدا ،به دنبال آرامگاه شهیدان سید حسن و سید علی حسینی پدر و برادر سیده زهرا می گشتم سنگ قبرها رو یکی یکی می خواندم تا شاید بتوانم آنچه را که به دنبالش بودم بیابم . وقتی نوشته ها ی روی قبور رو میخوندم "شهید گمنام عبداله "تک تک لحظاتی رو که سیده زهرا توصیفش رو کرده بود گویی به چشم می دیدم با خود میگفتم این شهید گمنام حتما همون کودک دوساله یا اون نوجوان غرق به خون و یا اون بدن های پاره پاره ای که یکی سر داشت و تن نداشت و دیگری تن داشت و سر نداشت می باشد شاید هم همون پیرمرد و پیرزنی  که قادر به خروج از شهر نبوده و ناجوانمردانه در روزهای اول جنگ قربانی جاه طلبی های حاکم بعثی عراق شده بودند باشد . انگار داشتم به چشم میدیدم شیون و زاری اون خانواده هایی رو که روزهای اول جنگ تو همین جنت آباد به دنبال شهدا می آمدند  تما اون لحظاتی رو که این شیرزن کربلای ایران از توی غسالخانه تا دفن شهدا تا شبهای سراسر سکوت و ترس و وحشت جنت آباد توصیف کرده بود رو انگار با چشم می دیدم .تعداد شهدا زیاد بود و فرصت من هم کم ،داشتم ناامید برمی گشتم اما با دیدن دوتا مامور شهرداری که در گوشه ای داشتند صبحانه می خوردند تصمصم گرفتم از اونا کمک بخوام . با راهنمایی آن عزیزان سرانجام خود را در کنار شهیدان حسینی دیدیم .همان پدری که شرافت و بزرگی را به فرزندانش آموخته بود ، همان پدری که اینک در کنار فرزندش به آرامش رسیده است و به خاطر تربیت شیرزنانی همچون سیده زهرا و سیده لیلا به خود می بالد . آرام گوشه ای نشستم و فاتحه ای نثار روح بلندشان کردم .یک بار دیگر سکوت حاکم بر جنت آباد مرا در خود فرو برد و وارد غوغایی دیگر نمود  فریادی که میگفت اگر امروز اینجا ساکت و آرام و عزتمند است علتش وجود انسانهایی با غیرت و شجاع است که در فاصله یک هفته پدر و برادرخود را با دستان خود به خاک سپردند اما این مرز و بوم را به بیگانه نسپردند .  




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 90 فروردین 7 :: 9:48 صبح

اون روزایی که تو مدرسه بودم و  اداره نشینی توفیق در کنار بچه ها بودن رو ازم نگرفته بود  همیشه اول مهر که می شد یه چیزی بهشون میگفتم یعنی دیگه یه جوری شده بود که به غیر از تازه واردها همه می دونستد می خوام چی بگم . می رفتم سر صف صبحگاه و میگفتم بچه ها تا بیاین چشم رو هم بذارین ... و اونا همگی میگفتن :سال تموم شده . و اینو نگه میداشتم تا پایان خرداد و میگفتم بچه ها یادتونه اون روز چی گفتم و اونا هم دسته جمعی میگفتن :سال تموم شد. و در حقیقت مثل یک چشم بهم زدن هم تموم می شد .

زندگی همینه دیگه امروز دلمون خوشه نوروز شده، سال نو شده ،با عزت و احترام سال نو رو بهم تبریک میگیم اما تا بیایم چشم رو هم بذاریم باید باهاش وداع کنیم و خودمون را برای یه تبریک سال نو دیگه آماده کنیم و اینه که یه وقت نگاه می کنیم می بینیم بچه گیهامون تموم شده بزرگ شدیدم و دیگه دلخوشیمون تعطیلات نورورز و دید و بازید و اینجور چیزها نمیتونه باشه اما این رو همیشه گفتم ام     همون اول مهر هم به بچه ها میگفتم این ایام میگذره اما خوش به حال اونایی که ازاین رودخانه در حال گذر مشک آبی بردارند و توشه ای برگیرند ایشااله که همه ی دوستان از گذر عمرشون سودی اندوخته باشند و سالی رو که پیش رو داریم و تا بیایم چشم بهم بزنیم تموم میشه را با موفقیت پشت سر بزاریم   




موضوع مطلب :

          
شنبه 89 اسفند 28 :: 12:8 عصر

آداب زیارت نور (منبع:تبیان)

به بهانه سفر به سرزمین های آسمانی

هر ساله با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال مشتاقان زیارت شهدا تحت کاروان های راهیان نور عازم این سرزمین های سبز از محبت الهی می شوند تا روح خود را از گرد و غبار یک ساله پاک کنند ، آرامش یابند و انرژی تلاش و زندگی سال آینده ی خود را تجدید کنند و بشنوند از حماسه و خلوص مردان و زنان پاک ایران . بشنوند از لحظه های عبادت و دوستی و شادی رزمندگان ، از لحظه های رزم و شهادت ، از نمازهای با اخلاص ، از شوخی های بی ریا ، از زندگی ساده و بی آلایش و از لحظات وداع شب عملیات ، از تازه دامادهای به جبهه رفته ، از تازه عروس های منتظر ، از نوجوانان به خون غلطیده و از جوانانی که هنوز بازنگشته اند ....

راهیان نور

و هر ساله شهدا برای هر کدام از ما دعوت نامه ای می فرستند و ما را راهی کربلای ایران می کنند . البته در این بین خیلی از عاشقان شهدا سفر دل می کنند و زائر حریم شهدا می شوند.

و باید گفت :

 

زائر عزیز حال که توفیق الهی نصیب شد و به مشهد شهیدان پا نهادی و از عطر حضور آنان در جای جای این سرزمین نور بهره می بری ،برای استفاده ی بهتر و بیشتر از این لحظات عرفانی سعی داریم آدابی از ادب زیارت شهدا و تذکراتی برای همکاری با کاروان برایتان بیان کنیم . باشد که مقبول درگاه الهی قرارگیرد .

آداب زیارت حرم های شهدا 

در خصوص آداب زیارت شهدا، مستحب است زائر نکات زیر را که در کتب مختلف، به خصوص در مفاتیح الجنان آمده، رعایت کند:

- غسل زیارت و با وضو بودن

- اذن ورود

- پوشیدن لباس پاکیزه

- استعمال بوى خوش

- ذکر خدا

- حرکت با وقار

- قرائت زیارتنامه

- تلاوت قرآن هدیه به ارواح طیبه ی شهدا

- اقامه دو رکعت نماز و هدیه آن به روح شهدا

-  دعا براى خود، بستگان و مؤمنان و التماس کنندگان دعا

- طلب شفاعت از شهدا

- کمک به فقرا و مستمندان

- صدقه دادن

- رو به قبله نشستن و گذاشتن دست بر قبر.

- خواندن هفت مرتبه سوره « إِنّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ»

- خواندن سوره حمد و ناس و فلق و آیة الکرسى، هر کدام سه مرتبه و سوره «یس»

رعایت این آداب، قرب روحی و معنوی می‏آورد و سازندگی زیارت را افزون می‏سازد و فلسفه تشریع زیارت نیز، همین بهره‏وری از معنویات مزار اولیاء خداست.

زیارتنامه شهدا

السلام علیکم یا اولیاء اللّه و احبائه

السلام علیکم یا اصفیاء اللّه و اودائه

السلام علیکم یا انصار دین اللّه

السلام علیکم یا انصار رسول اللّه

السلام علیکم یا انصار امیرالمومنین

السلام علیکم یا انصار فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین

السلام علیکم یا انصار ابی محمد الحسن بن على الزکى الناصح الامین

السلام علیکم یا انصار ابی عبداللّه

بابى انتم و امى طبتم و طابت الارض التى فیها دفنتم و فزتم فوزا عظیما فیالیتنى کنت معکم فافوز معکم .

 

تذکرات لازم جهت آسایش شما در سفر

- برای علو درجه شهیدان ، پیوسته با فرستادن صلوات برمحمد (ص) و آل محمد (ص) فاتحه قرائت نمائید .

- سعی کنید با قرائت وصیت نامه شهیدان با روح ملکوتی آنها ارتباط برقرار نمائید .

- نماز اول وقت و جماعت را فراموش نفرمائید  و دیگران را به این فریضه الهی دعوت نمائید .

- در مدت زمانی که مهمان سرزمین نور هستید نماز شب را فراموش نفرمائید .

- قرآن ، کتاب دعا ،  مهر ، تسبیح و کتاب برای مطالعه داشته و از وقت گرانقدر خود نهایت بهره برداری را نمائید .

- در طول سفر به همراهان خود کمک نمائید و نسبت به خطا و اشتباه دیگران گذشت داشته باشید.

- به منظور کیفیت بخشیدن و گسترش کیفی و کمی برنامه های راهیان نور پیشنهادات و انتقادات خود را به مراکز ذیربط ارسال فرمائید.

- امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نفرمائید و در صورت مشاهده عدم رعایت مسائل اخلاقی به برادران و خواهران خود تذکر دهید.

- به تذکرات دژبان و نیروهای نظامی و انتظامی توجه و به آن عمل نمائید.

- از خارج شدن از جاده و مسیرهای تعیین شده خودداری کنید.

- از نزدیک شدن و دست زدن به اشیای مشکوک و مواد منفجره از قبیل مین، گلوله، خمپاره و... به شدت خودداری کنید.

- قبل از غروب آفتاب منطقه را ترک نمائید و برای ماندن در منطقه به هنگام تاریکی هوا اصرار نورزید که احتمال هر گونه خطر حفاظتی و امنیتی وجود دارد .

- کارت شناسایی همراه داشته باشید.

- از همراهان و گروه خود جدا نشوید و به هنگام اطلاع از عدم حضور بعضی افراد گروه، اطلاع دهید.

- به هنگام حضور در خطوط مرزی و مشاهده نیروهای عراقی از انجام حرکات تحریک آمیز خودداری شود.

- نظافت را در کلیه مناطق رعایت کنید و از ریختن زباله در مکان های مختلف خودداری فرمائید.

- آب و غذای کنسرو شده همراه داشته باشید.

- پتو، ملحفه، حوله و زیر اندازه همراه داشته باشید.

شهدا ما را شفاعت کنید ...

آخرین نظرات کاربران



موضوع مطلب : دفاع مقدس

          
سه شنبه 89 اسفند 24 :: 10:30 صبح

گشت و گذار در ایران پهناور و بس زیبا همیشه برایم بهترین تفریح بوده است . هر جای این سرزمین زیبا که پا میگذاری برای خود دنیایی دارد دیدنی و زیبا .به همین دلیل قصد دارم تا گوشه ای از اندخته های سفرهایم را به عنوان سوغاتی تقدیم شما دوستان عزیزنمایم .نظرات و رهنمودهای شما باعث دلگرمی بیشتر خواهد بود

جاده اسالم -خلخال

اگر قصد سفر به اردبیل را داشته باشی علاوه بر مسیر آستارا جاده دیگری نیز وجود دارد که به جرات می توان گفت یکی از زیباترین و پرجاذبه ترین جاده های ایران است باور کنید تا کنون چند بار از آن مسیر عبور کرده ام اما هر بار جور دیگری منطقه را دیده ام

هرچقدر بالاتر روی جنگل ها کمتر شده و سبزه زارها خود نمایی میکنند

 

برای عبور ازاین مسیر از شهر اسالم جاده ای به سمت خلخال میرود . ابتدای جاده جنگلهای انبوه و زیبا مثل تمام جنگلهای شمال است جلوتر که میروی مه و ابرهای به زمین رسیده نمایان میشود . هرچقدر بالاتر بروی مه غلیظتر شده و بارش نم نم باران را هم می توانی ببینی

جاده اسالم خلخال

 

 

باور کنید بعضی جاها غلظت مه به حدی است که 2متر هم دید نداری و البته اگر درآن لحظه همراهان و یا احیاناخود شما ترسیدید خواهشا چیزی نثار توصیه کننده این مسیر نکنید

 

جاده اسالم خلخال

 

 

هر چقدر که بالاتر روی از انبوهی درختان کاسته شده و سبزه زارها پیدا می شوند هوا بسیار متبوع بوده و در آن ارتفاعات سرسبز و زیبا خوردن یک سیخ کباب داغ واقعا میچسبد هر چند که ساعت 5بعد از ظهر ناهار خورده باشی

بعد از عبور از این مسیر زیبا و سراسر دیدنی به شهر زیبای خلخال می رسی که آن هم خود داستانی جداگانه دارد




موضوع مطلب : ایرانگردی

          
سه شنبه 89 اسفند 17 :: 12:54 عصر

دقیقه قبل ازاینکه برم یکی اومد نشست بغل دستم ، گفت : آقا یه خاطره برات تعریف کنم ؟ گفتم : بفرمائید   !

 

یه عکسی به من نشون داد ، یه پسر مثلاً 19 ، 20 ساله ای بود ، گفت : این اسمش عبدالمطلب اکبری هست ، این بنده خدا زمان جنگ مکانیک بود ، در ضمن کر و لال هم بود ، یه پسرعموش هم به نام غلام رضا اکبری شهید شده ،‌ غلام رضا که شهید شد ،عبدالمطلب اومد بغل دست قبر غلام رضا نشست ،بعد هی با اون زبون کر و لالی خودش ، با ما حرف می زد ، ما هم گفتیم : چی می گی بابا !؟ محلش نذاشتیم ، می گفت : هرچی سروصدا کرد هیچ کس محلش نذاشت   .

( بعضی وقتها این ناشنوایانی که ما می بینیم نه اینکه خوب نمی تونه صحبت کنه و ارتباط برقرار کنه ، ما فکر می کنیم عقلش هم خوب کار نمی کنه ، دل هم نداره ، اتفاقاً هم عقلش خوب کار می کنه ، هم دلش خیلی از من و تو لطیف تره   )

گفت : دید ما نمی فهمیم ، بغل دست قبر این شهید با انگشتش یه دونه چارچوب قبر کشید ، روش نوشت : شهید عبدالمطلب اکبری ، بعد به ما نگاه کرد گفت: ‌نگاه کنید! خندید ،ما هم خندیدیم ، گفتیم شوخیش گرفته ، می گفت: دید همه ما داریم می خندیم ، طفلک هیچی نگفت، سرش رو انداخت پائین، یه نگاهی به سنگ قبر کرد با دست پاکش کرد ، سرش رو پائین انداخت و آروم رفت   . فرداش هم رفت جبهه  . 10 روز بعد جنازه اش رو آوردند دقیقاً تو همین جایی که با انگشت کشیده بود خاکش کردند . وصیت نامه اش خیلی کوتاه بود ، اینجوری نوشته بود :

بسم الله الرحمن الرحیم ، یک عمر هرچی گفتم به من می خندیدند ، یک عمر هرچی می خواستم به مردم محبت کنم ، فکر کردند من آدم نیستم ، مسخره ام کردند ، یک عمر هرچی جدی گفتم ، شوخی گرفتند ، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم ، خیلی تنها بودم ، یک عمر برای خودم می چرخیدم ، یک عمر . . .

 اما مردم ! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام حرف می زدم ، و آقا بهم گفت: تو شهید می شی . جای قبرم رو هم بهم نشون داد ، این رو هم گفتم اما باور نکردید !

 

حجة الاسلام انجوی نژاد




موضوع مطلب : دفاع مقدس

          
دوشنبه 89 اسفند 16 :: 1:27 عصر

اصولاً توهین و بی حرمتی به هرکسی و در هرجایگاهی عملی ناصواب و مردودمی باشد فرقی هم نمیکندکه به قول نویسنده سایت فردا فائزه باشد یا زری و پری . هرچند که رفتارهای هنجار شکنانه ی  فائزه هاشمی در دوران فتنه به گونه ای بوده که خشم ونفرت مردم انقلابی و ولایتمدار ایران اسلامی را به همراه داشته است و بی شک همین هنجار شکنی های وی نیز باعث گردیده تا عده ای وی رامورد هتاکی قرار دهند و قطعا نیز  هیچ انسان آزاده ومسلمانی چنین عمل ناشایستی را تائید نمیکنداما در این میان موضعگیری جناب آقای علی مطهری هم در نوع خود جالب و تامل برانگیز است .از خرداد 88تاکنون  اتفاقات زیادی در کشور به وقوع پیوست لکن هیچ گاه جناب مطهری را اینقدر بی پروا و داغ  ندیده بودیم چه آن روزی که همین سرکار فائزه خانم مردم را به شورش های خیابانی دعوت میکرد ، چه آن روزهایی که به مردم عزادار حسینی هتاکی و بی حرمتی می شدو چه آن روزهایی که آرمانهای این مردم انقلابی( حضرت امام ، ولایت فقیه و...) مورد اهانت یاران فائزه و دیگرخودفروختگان واقع گردید آیا اتفاقات رخ داده بهانه ای برای مطهری جهت حمله به رئیس جمهور گردیده یا واقعا دلش به حال فائزه سوخته خدا می داند.اما  نکته دیگر این که علی مطهری مناظرات انتخاباتی را عامل توهین به فائزه برشمرده است گو این که بنده خدا فائزه انسانی بسیار مظلوم و قابل ترحم بوده که در این مدت جز نشستن در خانه و دل سوختن برای این نظام کاری دیگری انجام نداده است البته به عمق کینه علی مطهری نسبت به رئیس محترم جمهور آنگاه بیشتر پی می بریم که آن جایی که راهی جز محکوم نمودن بی پرده سران فتنه یعنی موسوی و کروبی نداشت اسم احمدی نژاد را نیز در کنار آنها قرار داد تا حداقل گوشه ای از دین خود ار به دوستانش ادانموده باشد .   




موضوع مطلب : سیاسی

          
پنج شنبه 89 اسفند 12 :: 10:58 صبح

خدا را شکر...

خدا را شکر که دختر نوجوانم همیشه از شستن ظرفها شاکی است. این یعنی او در خانه است و در خیابانها پرسه نمی زند.

خدا را شکر که مالیات می پردازم این یعنی شغل و در آمدی دارم و بیکار نیستم...

خدا را شکر که لباسهایم کمی برایم تنگ شده اند. این یعنی غذای کافی برای خوردن دارم.

خدا را شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم.این یعنی توان سخت کار کردن را دارم.

خدا را شکر که باید زمین را بشویم و پنجره ها را تمیز کنم.این یعنی من خانه ای دارم.

خدا را شکر که در جائی دور جای پارک پیدا کردم.این یعنی هم توان راه رفتن دارم و هم اتومبیلی برای سوار شدن.

خدا را شکر که سرو صدای همسایه ها را می شنوم. این یعنی من توانائی شنیدن دارم.

خدا را شکر که این همه شستنی و اتو کردنی دارم. این یعنی من لباس برای پوشیدن دارم.

خدا را شکر که هر روز صبح باید با زنگ ساعت بیدار شوم. این یعنی من هنوز زنده ام.

خدا را شکر که گاهی اوقات بیمار می شوم. این یعنی بیاد آورم که اغلب اوقات سالم هستم.

خدا را شکر که خرید هدایای سال نو جیبم را خالی می کند. این یعنی عزیزانی دارم که می توانم برایشان هدیه بخرم.

 

 




موضوع مطلب :

          
چهارشنبه 89 اسفند 11 :: 8:10 صبح

سرزمین من  

ای مهد تمدن کهن

ای زادگاه شیر مردان و شیرزنان آزاده

تورا دوست دارم و با تمام وجود به توافتخار میکنم .

ای مهد فرهنگ وتمدن با تمام وجودم از همه مرزهایت از دریای خزر زیبایت گرفته تا کرانه های نیلگون خلیج فارست را با تمام وجود پاس میدارم

ای سرزمین حماسه و ایثار

به تو  و شیر مردان و شیرزنانت که هشت سال عاشقانه از وجودت مقدست با خون سرخ خود پاسداری نمودند افتخار میکنم

و به خود می بالم که در این سرزمین زیبا و پر از مردان و زنان با غیرت نعمت حیات نصیبم گردیده است بخشی از ایران همیشه زیبا




موضوع مطلب :

          
دوشنبه 89 اسفند 9 :: 1:6 عصر

پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 0
  • بازدید دیروز: 7
  • کل بازدیدها: 188933
امکانات جانبی